پادکست حجره_ کی، چی، چرا؟

پادکست حجره – فصل اول | قسمت صفر

تیزر ابتدایی پادکست :

طلبه یک سبک زندگی است.

طلبه‌ی موفق فردی است که حرکت رو به جلویی داشته باشد.

اما خب خیلی وقت‌ها ما طلبه‌ها از این انذار قوم غافل می شویم.

طلبه اگر آگاهی از آن هدف و مسیر نداشته باشد و برای آن تلاش نکند طلبه نیست.

اگر طلبه تحصیل نکند، طلبه نیست. اگر طلبه تحصیل کند ولی تحصیلش به عرصه تبلیغ و نشر نرسد طلبه نیست.

احساس میکنم دین شناسی اولویت فعلی است.

طلبه عصر انقلاب کسی است که به درد انقلاب بخورد، در غیر این صورت نوعی طلبه ی سکولار -انفعالی- می‌شود.

همین مسجدی که میرود، حلقه صالحینی که دارد، همین ده، پانزده بچه ای که دورش هستند، واقعا ببیند که دارد تاثیرش را می گذارد.

طلبه باید روابط اجتمایی خوبی داشته باشد، آدم گرم و صمیمی باشد. خودش را نگیرد. مغرور نباشد.

بعضا خود ان هدف بطور کلی مقدس است اما آن چیزی نیست که شخص به خاطر آن طلبه شود.

این ها همه نیازهای نظام اسلامی است که هیچ جایگاهی بغیر از حوزه نمیتواند جای آنها را پر کند.

این انقلاب ظرفیتی برای اقامه دین است.

متن اصلی گفتگو :

آقازاده: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام. من محمد‌رضا آقازاده هستم. اینجا پادکست حجره است. قسمت صفر از فصل اول. خیلی خوشحالم که همراه دوست خوبم هادی حسن زاده در استودیو رادیو روایت در خدمت شما هستیم. در قسمت صفر می‌خواهیم درباره این صحبت کنیم‌ که: ما چه کسی هستیم؟ چه چیزی می خواهیم بگوییم؟ درباره چه می خواهیم حرف بزنیم؟ چرا می خواهیم حرف بزنیم؟ مخاطب ما چه کسی است؟ و اگر مخاطب با ما همراه شود، چه چیز هایی به دست می آورد؟ هنوز وارد محتوای اصلی نمی‌شویم ولی در باره ی این مسائل می خواهیم صحبت کنیم. هادی جان! بسم الله …

حسن‌زاده: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام عرض میکنم خدمت شنونده‌های عزیز. امیدوارم که گفت‌و‌گو‌های خوبی داشته باشیم. خوب است که برای شروع کار درباره این صحبت کنیم که چرا اسم این مجموعه را پادکست حجره گذاشتیم؟

آقازاده: ببینید، حجره کجاست؟ من خودم تصورم این است. حجره، اولین جایی است که یک طلبه طلبگی‌اش را شروع می‌کند. یعنی فکر می‌کنم اگر یک طلبه، طلبگی اش را از حجره شروع نکند، کمی درکش از طلبگی متفاوت باشد.

حسن‌زاده: ما از خوابگاه شروع کردیم.

آقازاده: البته به شما بگویم، همانجا را حجره می گویند. یعنی اولین بار که به مدرسه می‌رود و آزمون می‌دهد، قبول می‌شود و به آن مدرسه می‌رود و شناسنامه و مدارکش را تحویل میدهد، اولین چیزی که مدرسه به او می‌دهد، یک شماره اتاق است که به آن حجره می‌گویند. حجره چیست؟ حجره در واقع نقطه آغاز سلوک طلبگی‌اش است. همه آن چیزهایی که در آینده قرار است رقم بزند، تمام کارهایی که قرار است توسط این آدم در فضای اجتماعی اتفاق بیافتد، از آنجا رقم می‌خورد. اندیشه‌هایش و ریشه‌های آن اندیشه‌ها و اعمال و فکرها آنجا جوانه زده و رشد می‌کند. ما هم اسم این پادکست را پادکست حجره گذاشتیم و قرار است درباره مسایلی صحبت بکنیم که آینده طلبه را تحت تاثیر قرار می‌دهد، طلبه را تغییر می‌دهد. از درخت کاج به یک درخت پرثمر پرفایده تبدیل می‌کند که همه از آن نفع می‌برند. حالا پرسش هایی که می‌خواهیم درباره آن صحبت کنیم را یکی یکی بگویم، اولا که ما چه کسی هستیم که می‌خواهیم اینجا حرف بزنیم. فکر و اندیشه ما چیست؟ البته اینکه درباره چه چیزی می‌خواهیم حرف بزنیم هم ارتباط دارد.

حسن زاده: ما معتقدیم که طلبگی در دوران انقلاب با طلبگی در غیر دوران انقلاب تفاوت دارد. یعنی ما بعد از انقلاب ۵۷ یا بعد از نهضت امام خمینی، شیوه متفاوتی را هم در هویت طلبگی و هم در سبک زندگی طلبه داریم. هم در ماموریت‌های طلبه و وظایفی که بر عهده علمای دین بر عهده دارند، یک تفاوت‌هایی ایجاد شده است. اساسا هم بحث از اینجا شروع می‌شود که فرق قبل از انقلاب و بعد از انقلاب چه هست که ما می گوییم طلبه‌ها در این دوران وظایفشان یا هویت‌شان متفاوت است. ویژگی اصلی انقلاب و پس انقلاب این است که این دوران، دوران برپایی دین و حاکمیت دین است یعنی تا قبل از آن ما خیلی از حرف‌های خوب را داخل کتابها داشتیم، بعد از انقلاب همین‌ها به نظام تبدیل می شود و به چیزی تحت عنوان جمهوری اسلامی و قوانینش و آدم‌هایش و همه ساز و کارش بناست بر اساس همان چیز هایی باشد که در آن کتابها بود و هنوز تبدیل به ساختار نشده بود. این تفاوت عمده ای است که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب دارد و حالا ما در این فضا احساس می‌کنیم همه مردم و به طبع آن طلبه‌ها وظایف خاصی دارند و یک سری مسیولیت‌های ویژه‌ای بر عهده‌شان است و گسترده‌تر هم شده مسئولیت‌ها بیشتر شده، پرکاری بیشتری نیاز است که می‌خواهیم درباره‌شان صحبت کنیم.

آقازاده: حالا این تغییراتی هم که گفتیم، شاید بشود گفت که اگر این تغییر درک نشود، طرف در جایگاهی قرار نمی‌گیرد که بتواند در فضای جدید کارآمد باشد، مفید باشد. درواقع نمی‌تواند هیچ اثری در شما بگذارد اگر تازه به اعتقاد من به ضدیت نرسد. یعنی به اعتقاد من، اگر طلبه‌ای هویت طلبگی را در عصر انقلاب اسلامی درک نکند، اگر خدا به او لطف بکند کف کفش شاید یک طلبه بی خاصیت باشد ولی ممکن است به ضدیت با جبهه تاریخی حق برسد به خاطر همین حرف زدن درباره این مسایل اینقدر ضروری است. حالا من چند جمله از کتاب “حوزه و روحانیت در نگاه رهبری” را بخوانم که حرف های شما را صورت‌بندی کرده باشم. “امام خمینی روحانیت را از گوشه انزوا به مرکزیت دایره اجتماع که جایگاه حقیقی او بود، بازگرداند امروز حوزه علمیه براستی در منصب راهبری جامعه اسلامی نشسته است. مگر نه اینکه محور تمامی تلاش پیامبر و ائمه معصومین و شاگردان و رهروان آنان برپایه حاکمیت الهی و اجرای قوانین دینی بوده است؟ با این نگاه می توان گفت به لحاظ میزان تاثیرگذاری و اهمیت جایگاه اجتماعی، تاریخ روحانیت، پس از غیبت کبری به دو بخش تقسیم می شود: دوران پیش از انقلاب اسلامی و دوران پس از انقلاب اسلامی” که حالا جملات خوبی هم در ادامه دارد. پرسش بعدی این است که در واقع چرا می‌خواهیم بگوییم؟ البته من یک  مقدار کوچک در مورد آن گفتم. به نظر شما، ما چرا باید این حرف ها را بزنیم؟

حسن زاده: ببینید یک چالش ذهنی وجود دارد در ذهن ما طلبه‌ها و یک بخش آن هم به ذهن عموم مردم سرایت کرده و آن این است که بالاخره طلبه‌ها چه کاره‌اند؟ و این پرسشی است که زیاد مطرح می شود و یک بخش از ریزش‌هایی هم که ما در حوزه داریم به خاطر حل نشدن این چالش ذهنی است.

آقازاده: بحران هویت است.

حسن زاده: بحران هویت است. بحران ماموریت است. به تحیر در انتخاب سبک زندگی منجر می شود. اینکه بالاخره ما باید چکار کنیم؟ چه کاره هستیم؟ اینکه بعضی مواقع ما طلبه‌ها از این شاخه به اون شاخه می‌پریم، یعنی می‌رویم سراغ کارهایی که خیلی روشن است که اینها وظایف ما نیست و سعی می کنیم در آن کارها اقداماتی انجام دهیم، به نظرم نشات گرفته از این مساله است.

آقازاده: درسته. مثلا، در صنف های دیگر شاید یک آتش نشان تکلیف خودش را می داند. یک اتش نشان پزشکی نمی‌خواند. یک پزشک کار یک کارگر شهرداری را انجام نمی‌دهد. یک کارگر شهرداری کار یک کشاورز را انجام نمی‌دهد. ولی اینها همه‌اش ناشی از این است که در پشت صحنه قوام هویتش روشن است. می داند که: من چه کاره هستم. در این پازل صنف‌های جامعه اسلامی. حالا اگر طلبه ای این را نداند، طبیعتا نمی‌تواند نقش خودش را درست ایفا کند، و ما هم که خودمان در اینجا حرف می‌زنیم، من پایه هشت هستم. شما پایه چند هستی هادی؟

حسن زاده: ده

آقازاده: پایه ده هستی. ما خودمان هم درگیر این مسایل هستیم. یعنی اینها سوالات خودمان است و ما در فرایند رشد هستیم و اینها مسایلی است که در حوزه درباره آن گفت و گو نمی‌شود. من خودم از اول طلبگی مثالی که در ذهنم داشتم این بود که ما طلبه‌ها چاقو‌هایی در شکممان است. زخم‌هایی داریم، که داریم خونریزی می‌کنیم ولی کسی نیست که درباره این زخم‌ها حداقل حرف بزند، پانسمان کردن که جای خود دارد. باید حرف بزنیم تا بتوانیم به سمت اصلاحش برویم. وقتی اصلاح نمی‌شود من طلبه بیست سال می گذرد، سی سال می‌گذرد، از خونریزی می‌میرم. طلبگی‌ام می‌میرد و من یک آدم عادی شده‌ام و فقط لباسم شبیه مثلا در اجتماع می گویند لباس پیغمبر تنش است. ولی طلبگی‌ام یک جورهایی مرده. آن چیزی که باید باشم نیستم.

حسن‌زاده: در پاسخ دادن به این سوالات یک رویکردی است و آن هم رویکرد احاله به آینده است یعنی می گویند تو فعلا درست را خوب بخوان، اهل تهذیب و تزکیه باش، در آینده اینها برایت حل می شود. ممکن است این حرف حرف غلطی نباشد، اما به درد دوران ما نمی خورد. یعنی طلبگی در عصر حاضر را هم می شود از منظر انقلاب اسلامی نگاه کرد که نگاه مهمتر هم همین است و اساسا این است که سبک زندگی، هویت و ماموریت ما را شکل می دهد اما از یک طرف هم می توانیم از منظر دورانی که بالاخره تمدن غرب سیطره دارد، به ماجرا نگاه کنیم. این دوران ویژگی‌اش چه است؟ یک ویژگی‌اش این است که مدام به شما نسخه و هدف ارایه می دهد. هم در سبک زندگی و هم در انتخاب آینده …

آقازاده: و خیلی شفاف و روشن

حسن‌زاده: ولی این در فضای طلبگی مبهم است و تو نمی‌توانی این را به آینده احاله بدهی. چون از این طرف چیزی که میدهی، عمر است و از آن طرف چیزی که می گیری، ابهام است و این به شدت مثل یک قمار می‌ماند. پس از این جهت آن پاسخ رایج و معمولی که اساتید ما بعضی مواقع می‌گویند که فعلا درس بخوانید آینده برایتان روشن می شود پاسخ درستی است امام به نظر من این باید تکمیل شود. ما باید درباره این مسایل هم صحبت کنیم. و ضروری است.

آقازاده: سوال بعدی این است: مخاطب ما کیست؟ ما الان داریم حرف میزنیم و یک نفر، دو نفر، حداقل یک نفر و بیشر، امیدواریم که خیلی بیشتر باشد، صدای ما را می‌شنود. مخاطب ما کیست؟

حسن زاده: فکر کنم از حرف‌هایی که زدیم معلوم شده باشد که مخاطب ما طلبه‌هایی هستند که در سن رشد هستند، یعنی در سن تحصیل هستند. از پایه یک تا پایه ده. تا پایه پانزده.

آقازاده: من خودم حس می‌کنم شاید بشود عددی، سنی گفت: همه مخاطب این حرف ها هستند یعنی یک طلبه ای که چهل سال در حوزه است، خوب است که در مورد هویت طلبگی اش فکر کند. اگر پاسخی دارد که تکلیفش روشن است . حالا در مورد آورده های این گفتگو‌ها صحبت می کنیم. پرسش آخرمان است که اگر کسی گوش کند، چه به دردش می خورد؟ چه برایش دارد؟ ولی تقریبا حس می کنم یک طلبه‌ای که انگار بیست سال اول حوزه اش است. طلبه جوانی است، در حال تحصیل است همچنان. شما در حوزه ده سال اول آکادمیک درس می خوانید ولی شاید بشود گفت که ده سال بعد دارید عمیق‌تر می کنید تا بیست سال اول در دوران کسب علم هستید. حس می کنم از نظر عددی اگر بخواهیم بگوییم، همچنین عددی می‌شود. بیست سال اول حوزه اش است.

حسن‌زاده: ولی برای بعدی‌ها هم فایده دارد.

آقازاده: بله

حسن‌زاده: ما الان طلبه شصت ساله داریم که لباسش را در می آورد و کنار می گذارد.

آقازاده: و پرسش مهم – حالا نکته های بعد از این پرسش‌ها هم هست که باهم گفتگو می‌کنیم- این است که … . می‌خواهی اول، قبل از اینکه به این پرسش مهم بپردازیم درباره عنوان‌هایمان حرف بزنیم؟

حسن‌زاده: بله می‌خواستم بگویم …

آقازاده: ما اصلا چطوری به عنوان‌هایمان رسیدیم، عنوان‌هایمان چیست؟ ما یک حدسی خودمان زدیم. احساس کردیم که ما طلبه‌ها در یک سری مسئله‌ها نیاز داریم با خودمان گفتگو کنیم. مثلا: هویت طلبگی، مثلا وضعیت معیشت طلبگی، آینده مالی طلبگی چگونه است؟ درسهایمان را چگونه بخوانیم؟

حسن زاده: برای برنامه ریزی

آقازاده: برنامه ریزی درسی و چگونه اینها را با هم جمع کنیم. شدت علم‌ها، کتاب‌ها در حوزه به شدت بالاست و جمع کردن این‌ها و تناسبش با دوران جوانی ما خیلی کار پیچیده ای است.

حسن‌زاده: اینکه تخصصی بخوانیم یا برویم علامه بشویم.

آقازاده: بله. این همچنان مسئله است. همه را از بیخ اجتهادی بخوانیم یا انتخاب کنیم؟ اینده‌مان چه می شود؟ و در آینده قرار است چه باری را برداریم؟ و در فضای تحصیلی از الان چه کارهایی را باید برای آن آینده رقم بزنیم؟ فضای معنویت، این خیلی مهم است. همه‌مان در دوران تکثر زندگی می کنیم. معنویت هایی که به ما پیشنهاد می شود، آیا معنویت‌هایی است به بتواند با این کثرات جمع بشود و به ما سلوکی پیشنهاد بدهد در فضای جدید یا نه؟ اینها همه مسایلی است که هر کدام ساعت‌ها گفتگو می خواهد. زیر عنوان‌های زیادی دارد. ما باید درمورد آن گفتگو کنیم. ما خودمان حدس‌هایی زده ایم. حتی نظرسنجی هم کرده‌ایم از طلبه‌ها. بین اینها یک اولویت‌هایی انتخاب شد. همه این پنج مورد به ترتیب توسط طلبه‌ها انتخاب شد. اول هویت طلبگی بود، دوم درس‌ها را چگونه بخوانیم؟ سوم اینکه ماموریت طلبگی و آینده‌مان قرار است چگونه رقم بخورد و ما باید چه کار بکنیم؟ بعد بحث معیشت و معنویت.

حسن‌زاده: ممنون

آقازاده: در واقع هر کدام از این عنوان ها را در پادکست حجره گذاشته‌ایم یک فصل. فصل هویت طلبگی، فصل معیشت، فصل منطق برنامه‌ریزی و برنامه‌ریزی درسی، که درس‌ها را چگونه بخوانیم؟ فصل معنویت، فصل ماموریت طلبگی و آینده طلبگی. الان در فصل اول هستیم. فصل هویت طلبگی. در فصل اول ما حدود شانزده، هفده تا موضوع نوشتیم که حس می‌کنیم اگر در مورد اینها گفتگو کنیم، هر کدام اگر مثل یک پیچ کوچک در ذهن طلبه باشد، ما تلاش کنیم این را یک مقدار بپیچانیم، در مجموع حس می‌کنیم یک درک صحیحی از هویت طلبگی ایجاد می‌شود. ما خودمان هم در حال درک این هستیم، داریم تلاش می‌کنیم. یعنی این پادکست انگار یک محفل گفتگو و گعده دو نفره است برای اینکه بخوانیم و فکر کنیم و حرف بزنیم و این مسایل را بیشتر بفهمیم. حالا می‌توانم چند موردش را اسم ببرم. مثلا: کلا اگر بدانیم، طلبگی در کجای منابع دین وجود دارد؟ نسبت طلبه با علم چیست؟ اصلا ارزش علم چیست؟ قدرت، تشکیلات، مبارزه، آخرش ما چه شکلی می‌شویم؟ فرق هویت طلبگی ما با اهل سنت، با مسیحی ها چیست؟ چه فرقی داریم و در باره چند مورد از الگو‌ها صحبت بکنیم. حضرت امام را، شخصیت طلبگی اش را تحلیل کنیم، حضرت آقا را تحلیل کنیم. اینها مواردی است که ما به آن رسیده‌ایم. البته جا دارد بیشتر گفتگو کنیم، یا رفقا پیشنهاد هم بدهند. یا یک مورد دیگر اینکه نصاب طلبگی چیست؟ دیگر از کجا به بعد ما طلبه نیستیم؟

حسن‌زاده: کف

آقازاده: کف طلبگی کجاست؟ این خیلی مهم است. این روشن نیست و ما نمی‌دانیم سر و تهش چیست؟ حالا برسیم به پرسش اصلی. طلبه اگر این مسایل را بشنود، گفتگو کند، چه بدست می‌آورد؟

حسن‌زاده: یک موردش را که گفتیم، همان حل چالش ذهنی که این چالش خیلی چالش مهمی است. حل این چالش ذهنی به ما کمک می کند که بتوانیم اولا یک برنامه ریزی برای آینده داشته باشیم. همین سرفصل‌هایی که گفتیم. آینده خودمان را ترسیم کنیم تا بتوانیم بر اساس آن برنامه ریزی کنیم. بتوانیم بر اساس آن آینده الگو انتخاب کنیم، ببینید در حوزه خیلی الگو داریم. به عدد نفوس الگو داریم. درسته؟

آقازاده: درسته.

حسن‌زاده: تیپ‌های مختلف داریم. یک سری تیپ‌ها. تیپ های تبلیغی هستند. یک سری جهادی هستند. یک سری خیلی عرفانی هستند. یک سری خیلی فقهی هستند. یک سری فلسفی‌اند. ما کدام یک از این‌ها را باید الگوی خودمان قرار بدهیم؟

آقازاده: مرعوب اسم‌ها و کتاب‌ها و علم‌ها هم نباید بشویم. انگار ما درگیر این فضا هستیم.

حسن‌زاده: یعنی تا یک برنامه‌ای به ما معرفی می‌شود، یک کاری معرفی می‌شود، منطقمان برای پذیرش آن کار یا عدم پذیرشش چیست؟ مثلا اگر خیلی جزیی بخواهم بگویم، کجاها تبلیغ برویم؟ چون بعضی مواقع افرادی مثل من دچار این مسئله می شوند که یک جا به آنها پیشنهاد تبلیغ می‌شود، چون دیگه بار خورده، می‌روند تبلیغ.

آقازاده: منطقی برای مسیر آینده شان ندارند برنامه ای ندارند و هر کس با هیجان بیشتری بتواند آن علم خودش یا آن شخصیت خودش، کتاب خودش تعریف کند، به آن طرف می رویم.

حسن‌زاده: یعنی هر چقدر آن آدم با کارش حال کرده باشد ما را به آن سمت می‌کشاند.

آقازاده: خب تقریبا برای قسمت صفر ما سوالاتمان را طرح کردیم. حالا یک توضیحاتی هم در مورد خود بحث پایانی بگویم. پادکست حجره در واقع محفلی برای گفتگوی ما طلبه‌ها با همدیگر می‌شود. یعنی شما می‌توانی برای ما صوت بفرستید، می‌توانید در برنامه حاضر شوید، ما می توانیم به مدارس شما بیاییم، در آنجا گفتگو کنیم و برنامه‌مان را ضبط کنیم، یعنی مدرسه محور این کار را بکنیم. ما یک ای‌دی برای ارتباط با مخاطبینمان به اسم حجره پادکست (@hojrepodcast) گذاشتیم. فقط توجه بکنید که حجره پادکست، حجره h ندارد. @hojrepodcast توی ایتا و بله. از این طریق می‌تونید به ما وصل شوید، اگر ایده‌ای دارید بفرستید، دغدغه‌ای دارید بفرستید. اگر دوست دارید در برنامه‌مان مشارکت کنید، هر چیزی … ان شاء الله دوست داریم اگر درس‌ها به ما اجازه دهد هر سه هفته یکبار ما یک قسمت منتشر کنیم، شما هم منتظر ما باشید، در بازنشرش به ما حتما کمک کنید و یک نکته خیلی مهم که یادم رفت محل شنیدن پادکست حجره است. شما می توانید از طریق کانال رادیو روایت در ایتا به این پادکست گوش کنید، سایت رادیو روایت را هم داریم. از آنجا هم می توانید، پادکست را گوش کنید از طریق پادگیرهای مختلف مثل کست باکس، شنوتو، اپل پادکست یا گوگل پادکست و هر جایی که پادکست‌ها از طریق rss حضور دارند می توانید گوش کنید. کانال خانه طلاب جوان هم پادکست های ما را منتشر می کند. خیلی خوشحال می شویم که پادکست ما را به دیگران معرفی کنید. من دیگر نکته‌ای ندارم. هادی جان اگر نکته‌ای دارید در خدمتم.

حسن‌زاده: نه، نکته‌ای نیست. دست شما درد نکند. خیلی مخلصیم.

آقازاده: ارادت، فعلا خداحافظ.

حسن‌زاده: خداحافظ شما.

رادیو روایت، محفل کسانی است که میخواهند با عینک اندیشه های انقلاب اسلامی به جامعه نگاه کنند.

ما در اینجا تلاش میکنیم جامعه را دقیق ببینیم جامعه را از زبان خودش برای خودش روایت کنیم.

ادعا میکنیم عینک روی چشم هایمان، عینکی است که حقیقت را نشان میدهد و رسانه‌مان میتواند صادقانه آن را بیان کند.