پادکست حجره – فصل اول | قسمت سوم


آقازاده: سلام. به دومین قسمت از فصل اول از پادکست حجره که در تاریخ ۷ مرداد ۱۴۰۲ ضبط شده خوش آمدید. عزاداری‌هایتان قبول و عاشورای حسینی را خدمت شما تسلیت عرض می‌کنم. در فصل اول پادکست حجره، ما روی هویت طلبگی تمرکز کردیم. من محمدرضا آقازاده هستم. به همراه دوست خوبم هادی حسن زاده در استودیو رادیو روایت در خدمت شما هستیم. سلام هادی حالت خوبه؟

حسن‌زاده: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام. همچنین سلام عرض می‌کنم خدمت رفقای عزیزی که این پادکست رو می‌شنوند. در خدمت شما هستیم.

آقازاده: ارادتمندم. ما در قسمت قبل یک سوال مطرح کردیم و چند نفر برای ما پاسخ فرستادند. من پاسخ‌های چند نفر را برای شما می‌خوانم و ببینیم بالاخره پاسخ‌ها چه بوده. پرسش اصلی این بود که اگر امام زمان (عجل الله) امروز ظهور کنند چه وظیفه و چه باری را بر دوش طلاب می‌گذارند. یک نفر پاسخ داد که فقاهت و فهم دقیق دین و پاسخ به شبهات. من در جواب ایشان دوباره سوالی از ایشان پرسیدم. گفتم که : آیا پاسخ شما در گذر زمان متفاوت است؟ یعنی اگر ۱۰۰ سال پیش این سوال را از شما می‌پرسیدند همان جواب را می‌دادید و الان هم همان پاسخ؟ که ایشان گفتند: بله. زمانه هیچ اثری در پاسخ به این پرسش ندارد. یک نفر دیگر پاسخ داد که اگر امام زمان امروز ظهور کند گردن خیلی از آخوندها را می‌زند. ما هم قائلیم. درسته. بله. یک نفر دیگر پاسخ داد که …

حسن‌زاده: یعنی ایشان می‌خواهد برود گردن بزند؟ یعنی به سوال جواب نداد؟

آقازاده: به سوال تقریبا جواب نداد. یک نفر پاسخ داد که اگر حضرت ظهور کند طلبه‌ها را دعوت می‌کند به گروه ساختن و [طلبه‌ها] تمرکز کنند روی دو موضوع. یکی اقتصاد و یکی عفاف و حجاب. و با مردم گفتگو کنند و مردم را رهبری و هدایت کنند.

حسن‌زاده: چه جالب. ایشان سعی کردند مسایلی را که امروز در جامعه مطرح است را …

آقازاده: وظیفه و مسئولش را روحانیت بداند و یک سری شکل هم برایش قایل شده. گروهی و تشکیلاتی و گفتگو. مخاطبش هم مردم باشد.

حسن‌زاده: خیلی کلان هم نشدند دیگر.

آقازاده: خب. ما در قسمت قبل به این پرداختیم که در طلاب مسئله‌ای وجود دارد به اسم مسئله هویت طلبگی. توضیح دادیم. نشانه هایش را گفتیم و منشا آن را گفتیم و یک تحلیل ارایه دادیم و در آخر قسمت به این نقطه رسیدیم که خیلی از این مشکلات وجود دارد. همه این مسائل هویت طلبگی وجود دارد. پس طلبه چه کاره است؟ اینجا یک جمله هادی تو گفتی. آن جمله چه بود؟ جمله این بود. یادت نمی‌آید؟

حسن‌زاده: چرا یادم است.

آقازاده: جمله این بود. طلبه همان کاری را می‌کند که نبی می‌کند و انبیا می‌کنند. طلبه همان کاری را می‌کند که اهلبیت می‌کردند. و ما تصمی مگرفتیم در این قسمت درباره این صحبت بکنیم که تصویر ما از انبیا، از پیغمبر خاتم چیست؟ تصویر ما از اهل بیت چیست؟ و ما بر اساس این تصویر خودمان را جایابی می‌کنیم. خودمان را با آنها تراز می‌کنیم. تصویر ما چیست؟ در سه گام ما به این می‌پردازیم. گام اول تصویر ما از پیغمبر می‌پردازیم و در گام دوم به اهل بیت و در گام سوم به این می‌پردازیم که چه اتفاقی برای ما طلبه‌ها و فرهنگ عمومی حوزه رخ داده که این تصویر را ناقص دریافت کردند، این تصویر را درست نمی‌بینند. اینگونه نمی‌بینند و طبیعتا خودشان هم مثل آنها نشدند و نیستند. خب میرسیم به گام اول. گام اول درباره انبیا و نبی (پیغمبر خاتم). نبی در جامعه چه وظیفه‌ای دارد؟

حسن‌زاده: بسم الله الرحمن الرحیم. به نظرم این وظیفه‌ای که ما برای انبیا ذکر می‌کنیم، خیلی محل خدشه نباشد  و سریع از آن می‌گذریم. خیلی به شاهد و دلیل نمی پردازیم. آن وظیفه، وظیفه تعالی انسان است که انسان را برسانند به اعلی منزلی که می تواند به آن برسد. به لقاء الله. به تعبیری به انسان کامل یا خلیفه اللهی. یعنی می‌خواهند انسان را رشد بدهند تا جایی که می‌شود.

آقازاده: از دل دنیا. این مهم است. اینجا بعضی‌ها خدشه می‌کنند. از دل دنیا می‌خواهد انسان را به تعالی اخروی برساند.

حسن‌زاده: این هدف انبیاست. یک هدف میانی وجود دارد که خیلی مربوط به بحث ماست. چون ما می‌خواهیم درباره هویت بحث کنیم. و هویت را هم اینطوری تعریف کردیم. یک کارویژه‌ای که در اجتماع به آن شناخته می‌شوند و با آن توضیح داده می‌شوند. وقتی می‌گوییم طلاب چکاره هستند؟ شروع می‌کنند به توضیح دادن کارویژه خودشان در جامعه، و آن [کارویژه] در واقع هویت آنها می‌شود. انبیا هم همین‌طور هستند. هویت انبیا چیست؟ کارویژه انبیا چیست؟ همین که الان می‌خواهیم توضیح دهیم. آن هدف میانی چیست؟ تشکیل جامعه اسلامی یا …

آقازاده: حکومت دینی.

حسن‌زاده: بله. چون انبیای دیگر هم مطرح هستند، ما می‌توانیم بگوییم تشکیل جامعه الهی یا به تعبیری که حضرت آقا در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن دارند، می‌گویند کارخانه انسان سازی. ایشان می‌گویند که انبیا آمده اند که دست مردم را بگیرند و به خدا برسانند. اینطور نیست که بروند یک مدرسه بزنند بگویند مثلا مدرسه حضرت نوح علیه السلام، هرکس که می‌خواهد به خدا برسد بیاید اینجا ثبت نام کند و ما او را رشد می‌دهیم. یا نمی روند صرفا یک مسجد بسازند و در آن مسجد شروع کنند به ذکر دادن یا تزکیه اخلاقی کردن که آدمها رشد کنند. این کار را نمی‌کنند بلکه آنها می‌آیند کل جامعه را بستری برای رشد انسان‌ها قرار می‌دهند که آن می‌شود جامعه الهی. برای این کار چه کاری انجام می‌دهند؟ اول حکام جور را از آن جامعه دفع می‌کنند، خودشان حکومت تشکیل می‌دهند. یعنی صرفا یک کار صلبی انجام نمی دهند. فقط نمی‌گویند نفی طاغوت. می‌گویند حکومت الهی. یک کار ایجابی هم در کنارش دارند. و در مجموع به یک جامعه اسلامی و حکومت اسلامی می‌رسند که مردم را در این بستر رشد بدهند و به آنجا برسانند.

آقازاده: در مقیاس اجتماعی و نه فردی.

حسن‌زاده: بله.

آقازاده: چون هدفشان تعالی انسان‌ها در مقیاس اجتماعی و جهانی است. بشریت را می‌خواهد تعالی بدهد.

حسن‌زاده: بشریت را می‌خواهد تعالی بدهد و اصلا تعالی انسان حتی در ساحت فردی هم از مسیر اجتماعی می‌گذرد. بالاخره او در این دنیا زندگی می‌کند.

آقازاده: پس از حکومت استفاده می‌کنند برای اینکه بتوانند هدفشان را تامین بکنند. پس می‌توانیم از این استفاده بکنیم و بگوییم حالا که نبی می‌خواهد در مقیاس کلان و در اشل بشریت تعالی را رقم بزند، راهی جز تشکیل حکومت ندارد.

حسن‌زاده: بله. دقیقا همین طوری است. علاوه بر اینکه ما این را از لحاظ عقلی و منطقی هم می‌توانیم تحلیل کنیم، یک اتفاقی است که افتاده، یعنی انبیا آمدند و این کار را سعی کردند انجام دهند . حالا یک سری شان موفق شدند و حکومت تشکیل دادند و یک سری شان هم نه در این را مبارزه کردند و بعضی هایشان شهید شدند و بعضی هایشان به موفقیت این شکلی نرسیدند و این هم که می‌گوییم گزارشی است که قرآن از تاریخ انبیا و حرکت انبیا به ما می‌دهد. یکی از آیات این است: و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله. ما هر پیغمبری را که فرستادیم، برای این فرستادیم که اطاعت شود.

آقازاده: مورد اطاعت قرار بگیرد.

حسن‌زاده:بله. مورد اطاعت قرار بگیرد و این اطاعت هم – رفقای طلبه می‌دانند دیگر- اطلاق دارد. یعنی در همه شئون. یا یک ایه دیگر هم این آیه معروف است که: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط. که می‌گوید ما ارسال رسل و انزال کتب را انجام دادیم که اقامه قسط در جامعه اتفاق بیافتد

آقازاده: و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدو الله واجتنبوا الطاغوت. ایه ۳۶ سوره نحل. اجتناب از طاغوت امکان ندارد مگر با تشکیل حکومت. یعنی اگر پیغمبر اکرم می‌خواست پروژه خدا را اجرا بکند، دستورات خدا را اجرا بکند که این است. یک بخش از دستورات خدا اجتناب از طاغوت است، هیچ راهی جز تشکیل حکومت اسلامی ندارد که این کار را هم انجام داد.

حسن‌زاده: یک مجموعه آیاتی هم داریم در سوره مبارکه شعراء که از زبان انبیای مختلف -حضرت نوح علیه السلام، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت شعیب، حضرت عیسی در سوره دیگر (سوره زخرف)- که این عبارت را تکرار کردند. وقتی رفتند سراغ مردمشان گفتند: والتقوا الله و اطیعون. انگار این فاتقوا الله –یعنی مراقب خودتان باشید، بچه‌های خوبی باشید- و از من  هم اطاعت کنید –من هم رییس-

آقازاده: من جایگاه سیاسی دارم.

حسن‌زاده: این آیات به روشنی در قرآن بیان شده.

آقازاده: حالا وقتی رفتارهای پیغمبر اکرم را مقایسه می‌کنیم، تحلیل می‌کنیم، میبینیم ایشان هم رهبری سیاسی اجتماعی را بر عهده داشت، هم رهبری دینی را بر عهده داشت، آموزه‌های دینی را به مردم میداد، هم مردم را تهذیب اخلاق می‌کرد و همه اش در یک نقطه جمع بود. و همه اش هم از گارد حکومتی بود. حکومت را رقم زد تا فضایی بسازد که این اتفاقات در آن فضا رقم بخورد. خ

خب، این از گام اول. این تصویر ما از پیغمبر اکرم. حالا احساسم این است که در تصویر از پیغمبر اکرم، سخت بشود خدشه وارد کرد. به سختی کسی بتواند در این خدشه وارد کند.

حسن‌زاده: چون همه حکومت پیغمبر را دیدند،

آقازاده: بله. همه در تاریخ ثبت شده. می‌خواهیم برویم برای تحلیل دوران اهل بیت.

صوت میان برنامه:

بسم الله الرحمن الرحیم. تفاوت من با بقیه اصناف و هویت و ماهیت طلبگی من با بقیه شغل‌ها چیست؟ در آینده طلبگی قرار است من چه موقعیتی را انتخاب بکنم و چه سمتی دارم. معنویت من نسبت به قبل از طلبگی من بیشتر شده یا کمتر شده؟ فقط روی درسم تمرکز بکنم؟ یا ضمن درس خواندن مشغول یک فعالیت تبلیغی یا اقامه‌ای باشم؟ واقعا امام در چهارچوب‌های رایج حوزوی با بقیه علمای سلف تفاوت دارد یا یکی در عداد بقیه علماست؟ برای پاسخ به این سوالات ما در خانه طلاب جوان، اردوی هویتی و تشکیلاتی مثل خمینی را برگزار کردیم که از ۱۵ مرداد تا ۲۰ مرداد در مدرسه سجادیه دستجرد قم برگذار می‌شود. این اردو از بخش‌های مختلفی تشکیل شده. مثل کلاس‌های آموزشی، نشست‌های معرفتی و گعده‌های صمیمی با طلبه‌ها. اساتید معظمی مثل آقایان عابدینی، رحیمیان، شجاعی، ملکی، امینی نژاد، نوری عالم‌زاده و قاسمیان در این اردو ما را همراهی می‌کنند. موضوع این اردو بررسی مسئله هویت و سبک زندگی طلبه عصر انقلاب با چهارچوب و ساختار مکتب امام است. برای ثبت نام می‌توانید به سایت خانه طلاب جوان مراجعه کنید. اردوی مثل خمینی محفل سالانه طلاب عصر انقلاب اسلامی. ان شا الله در این اردو شما را زیارت می‌کنیم.

ادامه گفتگو:

آقازاده: برای رفقایی که این بحث هویت طلبگی را پیگیری می‌کنند، این اردوی مثل خمینی را پیشنهاد می‌کنم. حتما تشریف بیاورید، ما هم آنجا هر روز پادکست حجره را برگزار می‌کنیم، و رادیو زنده داریم و بصورت تریبون آزاد و قالب‌های مختلف آنجا برنامه داریم و به همین مباحث هویتی آنجا خواهیم پرداخت.

خب، گام دوم. تصویر اولیه ما از ائمه چیست؟ حالا من از دوران امام سجاد به بعد را می‌گویم. از امام سجاد تصویر ما چیست؟ یک امامی که همواره مریض است، و چیزهایی که برای شیعیانش دارد همه‌اش دعا و راز و نیازهایی با خدا است. امام بعدی امام باقر، ایشان فعالیت‌های علمی دارد. امام صادق همین طور فعالیت‌های علمی دارد. امام موسی کاظم، ایشان گوشه زندان هستند و درواقع هیچ فعالیتی انجام نمی دهند تا به شهادت می‌رسند. امام‌های بعدی هم که گزارشات زیادی از ایشان نداریم و امام پایانی امام دوازدهم که غیبت کردند، خودشان را از صحنه دور کردند. این تصویر اولیه ما از اهل بیت به عنوان الگو است. ولی سوالی که مطرح می‌شود که یهو این تصویر را می‌شکاند این سوال ما. پس چرا همه شان شهید شدند؟ دو تا امامی که داشتند درس می‌دادند، حکومت چه کار به اینها دارد. امامی که فقط راز و نیاز دارد، امامی که همه‌اش در زندان است، چرا اینها شهید شدند؟ علت شهادت چه بوده؟ اینها که داشتند کار خودشان را انجام می‌دادند. خب پس اینجا جا دارد که ما شک کنیم. جا دارد که ما اینجا فکر کنیم و دنبال پاسخ بگردیم. حالا به نظر شما اگر ما به بخواهیم توصیف دقیقی از اهل بیت بکنیم چه کار باید بکنیم؟

حسن‌زاده: ببین رضا، بعضی‌ها برای اینکه این شهادت را توجیه کنند آن را حواله می‌دهند به پستی دشمنان اهل بیت. یعنی دشمنان اهل بیت به اندازه‌ای پست بودند که یک آدم خوب را که هیچ کاری به آنها نداشت، شهید کردند. خب امام باقر و امام صادق داشتند درسشان را می‌دادند، به حکومت چکار داشتند؟ این حرف، حرف درستی است. دشمنان اهل بیت پست هستند. رذل هستند. در این هیچ شکی نیست. اما این تصویری که شما از اهل بیت می‌سازید هم ظلم به حضرات معصومین است. در حالیکه گزارشاتی که ما از زندگی ائمه داریم، خلاف این را ثابت می‌کند. علاوه بر آن با توجه به صحبت هایی که در گام قبل داشتیم که گفتیم دین آمده که حاکمیت الهی را برپا کند و به همه دین عینیت ببخشد و همه آن حرفهایی که در گام قبل زدیم، نمی توانیم بگوییم که ائمه علیهم السلام از این اهداف عدول کردند. دین آمده اقامه قسط کند، ولی امام سجاد گفته که نیازی به این کار نیست.

آقازاده: یا حتی ممکن است بگویند که نیاز هست ولی از دستمان خارج شده و حکومت را گرفتند و ما هم تکلیفی نداریم و سریع خودشان را عقب بکشند.

حسن‌زاده: عرضم این است که [این برداشت] هم با آن اهداف سازگار نیست و هم با گزارشاتی که ما داریم سازگار نیست. یعنی ما از زمان حضرت امیر که شما تلاشهای ایشان بری حفظ حاکمیت خودشان را می‌توانید ببینید. یعنی بعد از ماجرای سقیفه که اتفاق افتاد حضرت امیر تلاش می‌کنند حکومت را حفظ کنند. و بعدا که مردم برای حاکمیت سراغ ایشان می‌آیند ایشان می‌پذیرند گرچه شرط نصرت را می‌گذارند. می‌گویند که اگر مردم به من کمک کردند، من این حکومت را می‌پذیرم. و خود حضرت می‌گویند که یک جمعی حاضر است که به من کمک کند. همچنین امام حسن. و ما امام حسن را امام صلح تصویر می‌کنیم و یک سری از این واژه سوء استفاده می‌کنند درحالیکه اولین اقدام امام حسن بعد از حکومت شان اعدام دو تا جاسوس است. یعنی کامل گارد را در مقابل دشمن گرفته که معاویه را زمین بزند و حکومت را بصورت کلی و نه فقط در حوزه کوفه [بدست بیاورند]. حتی می‌روند شام را هم به حاکمیت اصلی اسلام برگردانند. این رفتار را ما در ائمه اول به آشکارترین صورت داریم می‌بینیم. حضرت سید الشهدا که با یزید بیعت نمی‌کنند. و دعوت مردم کوفه را می‌پذیرند، به سمت کوفه حرکت می‌کنند. این رفتار، کامل یک رفتار حاکمیتی است. و این هم خیلی جالب است که مردم زمانه اهل بیت، آنها را به عنوان رهبران سیاسی و راهبران اجتماعی می‌بینند. یعنی دعوت نامه‌ای که برای حضرت سید الشهدا می‌فرستند، به چه دلیل است. مردم کوفه همه‌شان شیعه به معنایی که ما امروز اعتقاد داریم، شیعه مثل ما نبودند. اینها کسانی بودند که امیرالمومنین را قبول داشتند، خلفا را هم قبول داشتند ولی به عنوان یک شخصیت برجسته آن دوران به سید الشهدا نامه می‌نویسند که شما بیایید و امیر ما شوید.

آقازاده: یا حتی بحث فدک را که مطرح می‌شود که …

حسن‌زاده: این برای ائمه بعدی ما است که حضرت امام کاظم، وقتی می‌خواهند حدود فدک را برای خلیفه عباسی بگویند، از شرق عالم اسلامی تا غرب عالم اسلامی یعنی آن حیطه و حوزه حکومت اسلامی را بیان می‌کنند و می‌گویند حق ما از فدک این است. حالا ممکن است درباره ائمه ابتدایی ما یعنی از حضرت امیر علیه السلام تا حضرت سید الشهدا سر این مسئله خیلی اختلافی نباشد که آنها به دنبال حاکمیت اسلامی بودند. این حاکمیت اسلامی هم که می‌گوییم منظور آن کارویژه و طرحی است که اهل بیت و انبیا و اوصیا دنبال می‌کردند که دین را در عالم خارج تحقق ببخشند. بعد از ائمه ثلاث و ابتدایی ما، این خط را کامل می توانیم ببینیم. یعنی هم در حیات زین العابدین علیه السلام و هم در زندگی امام صادق و امام باقر و بقیه ائمه.

آقازاده: که اینها چکار می‌کردند؟ یک مبارزه ….

حسن‌زاده: یک مبارزه حاد سیاسی داشتند. حالا ما چون فرصتمان کم است برای هر امام تنها می‌توانیم یک اشاره بکنیم. اولا شما حضرت زین العابدین را در ماجرای اسارت می‌بینید. چه در کوفه و چه در شام، سخنرانی حضرت موجود است. اگر ایشان قرار بود از موضع پدرشان عقب نشینی کنند باید با یزید بیعت می‌کردند. همان مسیر را ادامه می‌دهند و البته انتظار هم نباید داشته باشیم که حضرت زین العابدین مثل پدرشان مبارزه اشکار و با شمشیر داشته باشند. نه. طبعا مبارزه مخفی می‌شود. اگر هم حضرت زین العابدین شهید می‌شدند، اثر شهادت سید الشهدا را دیگر نداشت. در دوران‌های بعدی مثلا در دوره امام صادق علیه السلام مردم سراغ حضرت می‌آمدند و می‌گفتند آقا شما چرا قیام نمی کنید؟ ببینید شرایط را امام …..

آقازاده: [یعنی می‌گفتند:]شما که حقتان است. شما که جایگاهتان است. یعنی پس زمینه بوده و …

حسن‌زاده: اصلا شرایط اجتماعی هم تصور می‌کردند که الان فرصت این کار است. یعنی هم زین العابدین علیه السلام و هم امام باقر علیه السلام فضا را طوری آماده کردند که همه منتظر حاکمیت اهل بیت هستند. و مردم هم این را می‌دانند. طرف از خراسان بلند می‌شود می‌آید پیش امام صادق و از او طلب قیام می‌کند.

آقازاده: حالا فکر کنم خیلی می‌شود اینها را در کانال حتما می‌گذاریم. شواهد زیادی ….

حسن‌زاده: بله شواهد زیادی داریم. عرضمان این است. با آن هدفی که گفتیم که ایجاد کارخانه انسان سازی است، این هدف در دوران ائمه تغییر نکرده.

آقازاده: هدف باقی است ولی تاکتیک‌ها عوض می‌شود چون شرایط عوض شده. چون زمانه عوض شده. و یک سری اقداماتی اتفاقا بصورت زیر پوستی وجود دارد. شبکه وکلا هست. اصحاب اهل بیت در شهر‌های مختلف هست –حالا نه در قالب وکالت به آن معنایی که الان مصطلح شده- .

پس ما اگر بخواهیم گام دوم را هم جمع بندی کنیم می‌شود که : اهل بیت هم به دنبال همان هدف و همان لوازمی بودند که پیغمبر خاتم دنبالش بودند. تعالی انسانها ذیل حکومت دینی و با آن ویژگی ها. ولی شرایط عوض شد و اینها هم یک گام عقب کشیدند و در لایه‌های دیگر شروع به جنگ کردند قبل از اینکه وارد گام سوم شویم از استاد علی مهدیان یک سوالی پرسیدیم و پاسخشان را خدمت شما به عنوان میان برنامه پخش می‌کنیم. ما از ایشان پرسیدیم تفاوت تاکتیک‌هایی که اهل بیت به سبب زمانه خودشان و شرایط خودشان به غرض امامت و راهبری شیعه داشتند، چه درس و حاصلی برای من طلبه و صنف روحانییت در سال ۱۴۰۲ دارد؟

مهدیان: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. ببینید. چند تا فایده و چند تا درس برای من طلبه دارد. درس اول اینکه من می‌توانم یک زندگی کاملا دارای رسالت و ماموریت داشته باشم که متناسب با شرایط امروز جامعه ماست. یکی از این مثلا [ماموریت‌ها] فرض کنید دورانی هست که خیلی دوران این هست که من باید درگیر بشوم با کمونیست ها. یک زمانی باید با لیبرال‌ها درگیر بشوم. یک زمانی باید با ساخت یک دولت درگیر بشوم. با ایجاد یک شکل زندگی یا نهادهای اجتماعی درگیر بشوم. اینها دوران‌هایش با هم فرق می‌کند. شما نگاه می‌کنید به اهل بیت می‌بینید هم کدام در یک دورانی یک نقشه کلی را پیش می‌برند ولی متناسب با آن شرایط زمانه خودشان و میزان رشدی که مردم دارند، این شکل کار متفاوت است و قیافه کار، ممکن است مثل امام رضا در دم و دستگاه مامون برود. ممکن است مثل امام صادق کرسی درس بگذارد. ممکن است مثل امام سجاد شروع کند و یک شبکه‌ای از غلامان را داشته باشد و با آنها کار کند و تربیت کند و آنها را جدا کند و یا فرض کنید یک کار تشکیلاتی زیر زمینی را در بعضی از دوران‌ها پیگیری کنند. می‌خواهم بگویم این که چه زمانی چه کار کنیم؟ برای ما مسئله می‌شود. نمی گوییم صد سال پیش آیت الله فلانی اینطوری بود پس آخوندی اساسا یعنی همین. نه. قیافه کار متناسب می‌شود با آن رسالتی که اگر هر کدام از پیامبران بودند، متناسب با آن برای مردم کاری می‌کردند. آنرا باید کشف کنیم و پیش ببریم. ممکن است این رسالت بزرگتر از عمر ما بشود. عیبی ندارد. خرج می‌کنیم خودمان را تا اینکه آن کار جبهه حق پیش برود و ظهور ان شا الله تعجیل بشود.

آقازاده: خب رسیدیم به گام سوم. سوال این است: ما این تصویر را از پیغمبر داریم. این تصاویر را از اهل بیت داریم. پس چرا فرهنگ حوزه اینطوری است؟ چرا فرهنگ حوزه خودش را پاسدار این نظام نمی داند؟ چرا نمی دود که مشکلات را حل کند؟ چرا نمی دود که مسایلش را حل کند؟ مگر همه اهداف اهل بیت و انبیا تشکیل حکومت دینی نبود؟ حکومت دینی هم که از روز اول همه مسایلش حل نیست باید حل بشود. یک سیر طبیعی دارد. یک فرایند است. چرا حوزه این الگو را ندارد. الگوی اهل بیت را که راهبری اجتماعی می‌کردند و وسط میدان برای اهداف دین با آن ویژگی‌ها می‌جنگیدند. چرا این تصویر در حوزه الان وجود ندارد. چرا فرهنگ ما الان اینطوری است؟ چرا ما اینقدر فردی شدیم؟ منزوی شدیم؟ دور از اجتماع شدیم؟

حسن‌زاده: برای فهمیدن چرایی این تصویر غلط باید یک پیشینه تاریخی را درباره تاریخ حوزه علمیه بگوییم. این تصویر از اهل بیت که ما سعی کردیم کمی از آن را ارایه بدهیم، در دوران خود اهل بیت علیهم السلام هیچ خدشه‌ای بر آن وارد نیست. یعنی برای اصحاب کاملا روشن است که اهل بیت هم راهبر سیاسی هستند و هم راهبر اجتماعی و همه آن شئونی که شما در صحبتهایت گفتی و سعی کردیم اینها را تبیین کنیم، همه آن شئون را برای اهل بیت قبول داشتند. بعد از دوران غیبت دو جریان نسبت به اهل بیت علیهم السلام بوجود می‌آید. یک جریان اصیل حوزوی است که اهلبیت را در مقام رهبر سیاسی، راهبر اجتماعی و البته رهبر علمی و معنوی می‌داند، اتفاقا فقها را هم ادامه همان جریان می‌داند و برایش همه این شئون را قایل است

آقازاده: و بعد از غیبت امام هم اینها شروع می‌کنند همان مسیر را ادامه می‌دهند.

حسن‌زاده: همان مسیر را تبیین می‌کنند. بعضی جاها دستشان بسته است و نمی توانند همه آن کارها را انجام دهند ولی در مقام تبیین شروع می‌کنند اینها را تبیین کردن که اینها شواهدش زیاد است و ما هم سعی می‌کنیم یک بخشی از آن را در بسته مستندات بگذاریم.

آقازاده: یک جریان دیگر هم ایجاد می‌شود.

حسن‌زاده: یک جریانی که این جریان را نمی شود اسمش را اصیل گذاشت. یعنی بر خلاف آن جریان اصیل علما و فقهای ما، علما را از جریان سیاست و اداره زندگی جامعه دور می‌کند.

آقازاده: از شدت تقدسی که برای اهل بیت قائل بودند این کار را می‌کنند. می‌گویند همه چیز دست او بود. من اصلا ارزشی ندارم در برابر او. من چه جایگاهی دارم که کارهای او را انجام بدهم؟

حسن‌زاده: بله. مثلا کسانی که در فرمایشات حضرت امام است که یک سری از علمای ما خمس را دفن می‌کردند. یعنی پول را از مردم می‌گرفتند و دفن می‌کردند که هر وقت حضرت ظهور کردند، اینها را استخراج و استفاده کنند. اینچنین جریانی هست که ما نمی گوییم –شما گفتی این بخواطر تقدسی است که برای اهلبیت علیهم السلام قایل هستند.- ولی یک پیش زمینه هایی، یک رگه هایی از این تفکر وجود دارد. این کجا خودش را به شکل حاد نشان می دهد؟ و به شکلی که به هویت اصلی حوزه ضربه می‌زند و درگیری رخ می‌دهد؟ از دوره‌ای که استعمار و استکبار در حوزه‌ها نفوذ می‌کند و این فکر را پرورش می‌دهد. حالا نفوذش به چه شکلی است؟ تاریخ قابل بررسی است. بعضی وقتها واقعا آدم میفرستاد در دفتر یک مرجع و خادم یک مدرسه علمیه می‌شود و در دفتر مرجعی خادم می‌شود و یا واقعا می‌آید طلبه می‌شود رشد پیدا می‌کند و به عنوان حجه الاسلام و آیت الله شناخته می‌شود واقعا نفوذ فیزیکی است؟ گاهی اوقات نه، نفوذ فرهنگی است. یعنی هژمونی فرهنگی را بوجود می‌آورد و در مقام مباحثات وارد می‌شود، و این تئوری که دین و سیاست از هم جدا هستند و علما باید از سیاست بر حذر باشند و با سیاسیون کاری نداشته باشند را شروع می‌کند تئوریزه کردن و ترویج کردن. در واقع ما رگه اصلی این ماجرا را باید از دوران استعمار بدانیم. جایی که استعمار از نابودی حوزه و نابودی فیزیکی حوزه ناامید می‌شود.

آقازاده: و از یک سری از حرکت‌های حوزه ترسیده و تصمیم گرفته که بیاید با نفوذ فرهنگی این فرهنگ قدرت‌مند را به زیر بکشد. یعنی آن فرهنگ و آن جریان تاریخی را رو بیاورد. که می‌رسیم به دوران انقلاب و حضرت امام با اینها درگیر است و اتفاقاتی بدی را هم در نهضت رقم می‌زنند.

حسن‌زاده: در سده اخیر هم این موضوع خیلی روشن است یعنی اگر کسی به منابع تاریخی مراجعه کند، حتی همین الان که ما داریم با هم صحبت می‌کنیم، خطوط ارتباطی جریان جدایی دین از سیاست با استکبار و استعمار روشن است و خیلی شک و شبهه در آن نیست. البته ما نمی خواهیم بگوییم هر کسی که قایل به جدایی دین از سیاست است حتما نفوذی است. نه. او تحت تاثیر فرهنگ غلطی است که ….

آقازاده: مهم این است که این جریان فکری زنده است و اگر ما این را نشناسیم ممکن است گول زرق و برقش را بخوریم که حضرت امام اینجا خیلی با واژه‌های سفت و سخت می‌ایستد . متحجرین و آن حرف هایی که مشهور است. مارهای خوش خط و خال و این‌ها را یک قسمتی قرار است در موردش گفتگو بکنیم. پس چرا فرهنگ ما الان اینطور است. چرا تصویر ما مثل اهل بیت اینگونه نیست که دشمنان ما از غیظ ما را شهید کنند؟ چرا ما وسط میدان نیستیم؟ چرا ما پای حل مسایل نیستیم؟ چرا ما دور از میدان هستیم؟ چرا ما دور از آزمایشگاه علوم دینی که حکومت اسلامی است هستیم؟ چرا ما نمی آییم وسط و همه آنچه را که آموخته ایم را بیاییم پیاده کنیم. مشکلات مردم را رفع کنیم؟ بخاطر یک اتفاق ذهنی است؟ بخاطر یک فرهنگ ذهنی است که ما خودمان را در آن جایگاه نمی دانیم. یک رگه‌های تاریخی داشته ولی استعمار آن را پر رنگ کرده. استعمار آن را دمید و بقول حضرت امام کارگر افتاد و ما الان دچار آن هستیم و درگیر هستیم و اگر آن را نشناسیم واقعا اسیب خواهیم دید. فکر کنم همه گام‌ها را بررسی کردیم و در قسمت بعد بخواهیم به خود طلبه بپردازیم. یعنی بگوییم آقا گفتیم مشکلات طلبگی را. نشانه هایش را گفتیم. منشا آن را گفتیم. تصویر از امام و اهل بیت را گفتیم. گفتین الان چرا فرهنگ اینطوری است. حالا من چه وظیفه‌ای دارم. حالا من چه گاردی باید داشته باشم؟ من طلبه پایه یک هستم، پایه دو هستم، پایه پنج هستم، پایه هفتم، پایه دهم، پانزده سال است که آمدم حوزه، بیست سال است که آمده ام حوزه. من باید چه گاردی داشته باشم؟ چه رفتاری از خودم نشان دهم؟ چه جایگاهی را در جامعه باید داشته باشم که ان شا الله در قسمت بعد به آن خواهیم پرداخت.

خب سوال پایانی این قسمت که دوست داریم شما پاسخ‌های خودتان را بصورت صوتی یا متنی به ایدی حجره پادکست بفرستید این است. به نظر شما این جریان فکری که الان در حوزه حاضر است – جریان جدایی دین از سیاست- این جریان چه ویژگی هایی دارد؟ ادم هایش چه ویژگی هایی دارد؟ ما دنبال اسم نیستیم. دنبال شناختن این جریان فکری و اندیشه‌ای هستیم. به نظر شما چه ویژگی هایی دارند؟ این را برای ما توصیف بکنید. بر اساس تجربه خودتان که در حوزه داشتید.

خب به پایان این قسم رسیدیم. چیزی که شنیدید، قسمت دوم از فصل اول پادکست حجره بود. می‌توانید برای شنیدن پادکست حجره به کانال رادیو روایت در ایتا یا صفحه رادیو روایت در پادگیرهایی مثل شنوتو یا کست باکس مراجعه کنید. متن پادکست‌ها هم بعد از چند روز روی سایت رادیو روایت قرار می‌گیرد. انتقادات، سوالات و پیشنهادات خودتان را هم از طریق آی دی حجره پادکست (@hojrepodcast)  در پیام رسان ایتا برای ما بفرستید. خیلی دوست داریم که نظرات شما را بدانیم و با هم تعامل بکنیم. بزرگترین لطفی که می‌توانید برای ما بکنید این است که اگر این پادکست را دوست داشتید، و حس کردید که محتوایش به درد کسی از دوستانتان بخورد، ما را به او معرفی بکنید. با تشکر از شما . عذر خواهی می‌کنم طولانی شد. این قسمت خیلی حرف داشتیم. خیلی هایش را نزدیم. ولی دیگر مجبوریم حرف‌ها را تا حدی بزنیم و شما هم تحمل کنید. یا علی مدد. من حرفی ندارم هادی جان

حسن‌زاده: خیلی ممنون. ان شا الله که گفتگوی خوبی باشد. یا علی.

آقازاده: خداحافظ

حسن‌زاده: خداحافظ

رادیو روایت، محفل کسانی است که میخواهند با عینک اندیشه های انقلاب اسلامی به جامعه نگاه کنند.

ما در اینجا تلاش میکنیم جامعه را دقیق ببینیم جامعه را از زبان خودش برای خودش روایت کنیم.

ادعا میکنیم عینک روی چشم هایمان، عینکی است که حقیقت را نشان میدهد و رسانه‌مان میتواند صادقانه آن را بیان کند.